گروه فرهنگی قدسآنلاین/ صبا کریمی: با نگاهی به لیست فیلمهای پرفروش این سالهای سینما متوجه میشویم ژانر کمدی در بین تهیه کنندگان سینما همیشه یکی از امیدهای فروش بالا و به قولی شکست گیشه بوده است. هر چند که معدود فیلمهای اجتماعی هم بودهاند که سعی کردهاند، جایگاهشان را در گیشه حفظ کنند اما رکورد شکنی بی سابقه فیلمی مانند «هزارپا» باعث ایجاد تب و تاب جدیدی در سینمای ایران شده است. به گفته کارشناسان سینمای تجاری این روزها دغدغه تازهای یافته است. اینکه فیلمی تازه بتواند رکورد فیلمهای قبلی را بشکند و به اصطلاح افتخار کسب کند، بماند که این کسب افتخار -که گاه با حرف و حدیث هایی نیز محقق میشود- نباید چندان هم مایه خشنودی باشد.
از سوی دیگر به نظر میرسد اهالی سینما بخصوص تهیه کنندگان که به دنبال بازگشت سرمایه هایشان هستند،معتقدند در شرایط فعلی، فقط کمدیهای عامه پسند یا به تعبیر مخالفانشان کمدیهای بازاری مجال رکوردشکنی دارند. به همین دلیل سینمای کمدی این روزها عرصه رقابت را برای دیگر ژانرها تنگ کرده است. با نگاهی به لیست فیلمهای در حال ساخت و همینطور فیلمهای در نوبت اکران متوجه میشوید که بسیاری از سازندگان عزمشان را برای شکستن گیشه و به دست آوردن فروشهای میلیاردی جزم کردهاند. نمونهاش فیلم «قانون مورفی»، کمدی در نوبت اکران رامبد جوان و البته تا حدودی فیلم جدید و پربازیگر کمال تبریزی با عنوان «ما همه با هم هستیم» است. معلوم نیست این فیلمها بتوانند رکورد شکنی «هزارپا» را تکرار کنند؛ اما موضوع اینجاست که هوس ساخت فیلم کمدی که در سر فیلمسازان و بویژه سرمایهگذاران افتاده است چه اتفاقی را در آینده سینمای ایران رقم خواهد زد. بدون شک این تب و تاب در کیفیت فیلمها در قبال افزایش کمیت تأثیر خواهد گذاشت و احتمالاً در طولانی مدت فیلمهای دیگر زیر سایه کمدیها خواهند رفت. این موضوع را با بهمن گودرزی از فیلمسازانی که کمدیهای پرفروشی را در کارنامه کاری خود ثبت کرده در میان گذاشتیم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آقای گودرزی طی سالهای اخیر اقبال فیلمسازان به ساخت کمدی بیشتر شده است و با وضعیت نامتعادلی در اکران روبرو هستیم. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟
من فکر میکنم این قضیه بیشتر یک معضل شده است چون اگر هر گونهای از سینما مانند درام، کمدی، جنگی و... به جریانی تبدیل شود که در یک مقطعی جواب بدهد، این دلیل نمیشود که فیلمسازانی که در حوزههای دیگر فعالیت دارند فکر کنند این گونه فیلمسازی جواب میدهد و میفروشد و آنها هم تواناییاش را دارند که در آن ژانر فیلم بسازند. ماحصلش هم همین میشود که یک باره یک عده زیادی به سمت کمدی سازی هجوم میآورند، اما با در نظر گرفتن اینکه هیچ تخصصی هم در آن ندارند. کسی که در یک ژانری عقبه داشته و موفق عمل کرده قاعدتاً میتواند در ادامه راه هم موفق عمل کند، اما دلیل نمیشود که من به حوزهای ورود کنم که تخصصی در آن ندارم و به صرف این که فیلمسازم و آن ژانر خوب جواب میدهد بروم و بخت آزمایی کنم. اگر یک فیلمی مانند «هزارپا» میفروشد به این دلیل است که کارگردانش در این حوزه یک سابقهای داشته و در کارنامه کاریاش فیلم موفق هم هست، اما امروز انبوهی از این فیلمهای کمدی را میبینید که آمدند و با فروش زیرحد متوسط چهار پنج میلیاردی اکران میشود. چهارـ پنج میلیارد که فیلم پرفروش محسوب نمیشود چون حتی نمیتواند کفاف هزینههای خودش را هم بدهد.
با این اوصاف علت روی آوردن این فیلمسازان به ژانری که تخصصی در آن ندارند، چیست؟
اینها اکثراً فیلمسازانی هستند که در گونه فیلمسازی خودشان فیلمسازان متوسطی بودند و امروز وقتی کمدی باب شده و باب طبع سرمایهگذار، سینمادار و تهیه کننده شده فکر میکنند که آنها هم چنین تخصصی دارند و فیلم میسازند اما در عمل میبینیم که چنین چیزی نیست و باعث میشود در کوتاه مدت این گونه از ژانر سینمای کمدی که موفق عمل کرده تماشاچی را پس بزند و عملاً به بن بست برساند. من چندوقت پیش فیلمسازی را دیدم که عموماً فیلمهای جشنوارهای و هنری میسازد و شنیدم که میخواهد یک فیلم کمدی بسازد. پرس و جو کردم که علت این کار چیست و جواب این بود که میخواهم یک کمدی بسازم که بفروشد و بعد بروم با پول آن فیلم خودم را بسازم. این تفکر بسیار کوته بینانه است که یک فردی فکر میکند آنقدر سواد و درایت دارد که از یک ژانر به ژانر دیگر تغییر وضعیت بدهد و چون در آن ژانر موفق بوده اینجا هم حتماً موفق خواهد شد.
متأسفانه یک اندیشه و تفکر اشتباهی حکمفرما شده است و باعث شده که در واقع همه نیمه پر لیوان را ببینند و فقط سه ـ چهار فیلمی را میبینند که خوب فروخته و نیمه خالی لیوان که ناتوانی خودشان برای عرضه در این ژانر است را نمیبینند، جالب است که حتی چشمانشان را هم روی تعداد زیادی فیلم ناموفق که در گیشه است میبندند و به فیلمی مانند «هزارپا» و چند فیلم دیگر زل میزنند که موفق عمل کردهاند.
تبعات ساخت این حجم از کمدی در چرخه اکران چیست؟
شما به جدول فیلمهای امسال نگاه کنید. بیشتر از 15 فیلم در ژانر کمدی اکران شده که دو سه فیلم از مجموع آنها جواب داده و بقیه فیلمها هم که در کنار اینها هستند یا فروش زیر متوسط دارند و یا شکست خوردهاند. تبعات چنین اتفاقی این است که افرادی که تخصصی در این ژانر ندارند و حتی نمیتوانند یک جوک جذاب تعریف کنند میآیند و فیلم کمدی میسازند فقط به صرف این که فکر میکنند فیلم کمدی جواب میدهد.
شما اگر جدول را نگاه کنید میبینید جز همانهایی که عقبه ساخت کمدی دارند باقی شکست خوردند. متأسفانه ما تا چیزی را خراب نکنیم به همین رویه ادامه خواهیم داد و نتیجهاش این میشود که سینمای کمدی دورهاش سر خواهد آمد و سراغ یک ژانر دیگر خواهند رفت. یک زمانی فیلمهای جنگی طرفدار داشت و امروز نوبت کمدی است و تا این ژانر را هم زمین نزنند پا پس نمیکشند.
آیا این وضعیت قابل کنترل است؟
اینها دیگر به سیاستهای ارشاد برمی گردد که باید به عقبه فیلمسازانی که در این عرصه کار کردند و موفق بودند توجه کنند و از سویی دیگر باید روی فیلمنامهها هم نظارت باشد. کسانی که روی یک موجی سوار باشند و بخواهند بختشان را آزمایش کنند باید بدانند که سینمای حرفهای جای بخت آزمایی و امتحان کردن شانس آنها نیست چون در نهایت آن را به بن بست میکشانند.
انتهای پیام/
نظر شما